چند روزی است سردرگم شده ام . زندگی معنایی دیگر برایم دارد . متفاوت شده . گذر روزها را نمی فهمم
صبح بیدار می شوم و شب می خوابم .... بی نهایت روزمرگی دارد نابودم می کند
نزدیک 14 روز است به مسئولیت هایی که در نهاد های مختلف داشته ام عمل نکردم
پیامک و پیام های تشر آمیز دوستانم درباره نوع زندگیم و سبک عمل به قول قرار واقعا آزاردهنده است .
تنها امیدم این است که خدا بار دیگر دستم را بگیرد همچون همیشه محکم تر مرا به سمت خودش بکشد . نگاهم به کرامت ائمه اطهار (س) است
به فضل خدا از امروز دوباره شروع میکنم با قدرت هم ادامه می دهم
تمام نقشه های ذهنی که برای آینده خودم و کشورم داشتم اجرا می کنم
پ.ن:
دنیا آنقدر برای عادی شده که با تردید در عنوان می نویسم "اواخر آبان 94"
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم